چکیده چکیده چکیده چکیده
چکیده چکیده چکیده چکیده
هدف: اختلافات عبدالحسین دهدشتی از علما و تجار مشهور با کمپانی نفت جنوب، بر سر مالکیت اراضی قیر لارستان واقع در شوشتر، و اقدامات دو طرف برای اثبات حقانیت و مالکیت خویش بر اراضی مذکور، و پیشنهادها و راهکارهای دهدشتی برای جلوگیری از سوءاستفادۀ کمپانی از منافع نفتی در فاصلۀ سالهای 1301-1307ش/ 1922-1928م است. روش/رویکرد پژوهش: دادهها از اسناد آرشیوی و مدارک تاریخی گردآوری شدهاست. یافتهها و نتیجهگیری: قرارداد دارسی و کمپانی نفت جنوب با بختیاریها منجر به نادیده گرفتن حق مالکیت سادات قیری شوشتر بر اراضی قیر لارستان گردید. این اراضی در ابتدا به کمپانی نفت جنوب اجاره داده شده بود، اما اهمیت اقتصادی آن سبب گردید تا کمپانی نفت جنوب مدعی مالکیت بر آنها شود و حق تملک سادات قیری را نادیده بگیرد. سادات قیری با انتخاب عبدالحسین دهدشتی بهعنوان وکیل خویش موفق شدند مالکیت خود را بر آن زمینها اثبات و منافع اقتصادی- سیاسی کمپانی نفت جنوب را متزلزل کنند. بهپیشنهاد و پیگیری وکیل سادات قیری «مدیریت اداری و حسابرسی نفت» در خوزستان تشکیل و سودجوییهای درباریان و افراد متنفذ، از منابع نفت، متوقف و محدود گردید.
هدف: اوضاع اقتصادی و اجتماعی منطقۀ سلطانآباد در عراق عجم بهدلیل قرارگرفتن در مسیر غرب به شرق و جنوب به شمال کشور حضور نیروهای بیگانه و رفتارشان را تجربه کرد، ابعاد اقتصادی و اجتماعی ناگوار این جنگ را هم از سر گذراند. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با اتکا بر اطلاعات اسناد، کتابها و نشریات و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شدهاست. یافتهها و نتیجهگیری: حضور نیروهای بیگانه انتظام منطقه را بر هم زد. تأمین آذوقۀ نیروهای بیگانه از تولیدات محلی، ناامنشدن راههای ارتباطی، و خشکسالی مواد غذایی را کمیاب، و بهای آن را شدید افزایش داد. کاهش تولید محصولات کشاورزی در سلطانآباد شهرهایی مانند تهران، قم، و اصفهان را هم که بخشی از نیازهای غذایی خود را از این منطقه تأمین میکردند دچار مشکلات فراوان کرد.
هدف: بررسی تقابل متنفذان محلی منطقۀ سیستان با حکومت پهلوی از سال 1320 تا 1332ش. روش/ رویکرد پژوهش: اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای منبع گردآوری دادهها بوده است. یافتهها و نتیجهگیری: مواجهه با نیروهای مرکزگریز محلی که اقتدار حکومت را بهچالش میگرفتند پهلوی اول را مصمم به ازمیانبرداشتن آنها کرد تا وی بتواند دولت مدرن در ایران تأسیس کند. پس از رضا شاه، سرداران تبعیدیِ با بهرهگیری از ضعف دولت مرکزی به سیستان بازگشتند و درصدد برآمدند قدرتشان را ترمیم کنند. آنها توانستند تااندازهای موقعیت پیشین خود را احیاء کنند. دولت نیز بهدنبال تعامل با ایشان بود و به فراخور همسویی و اطاعتپذیری ایشان با آنها با مسالمت رفتار میکرد. در دهۀ 1320 هرگاه حکومت مرکزی دچار ضعف میشد، متنفذان محلی قدرت میگرفتند و به اِعمال قدرت خارج از چارچوب تعیینشده میپرداختند.
هدف: علل داخلی و خارجی طغیان زبردستخان چاپشلو از خانهای درگز را در سالهای پایانی دهۀ 1290ش بررسی میکند و تبعات آن را از زوایای سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی وامیکاود. روش/ رویکرد پژوهش: دادهها عمدتاً با تکیه بر اسناد مراکز آرشیوی، و منابع کتابخانهای گردآوری شدهاست. یافتهها و نتیجهگیری: بیثباتی سیاسی و فقدان حکومت مرکزی مقتدر و بافت فرهنگی و ساخت اجتماعی-اقتصادی منطقۀ درگز عوامل داخلی و تکاپوهای پنهانی انگلیسیها و حمایت تلویحی شوروی عناصر خارجی طغیان بودند پیامدهای این شورش عبارت بود از چالش دیپلماتیک دولت ایران با شوروی برای استرداد زبردستخان، تشدیدِ ناامنی و وحشتزدگی اهالی منطقه و بروز شکاف اجتماعی و آسیب به اموال و عایدات دولتی و داراییهای خصوصی.
هدف: دولت قاجار، تنها راه برونرفت از اوضاع نابهسامان کشور را نوسازی بخشهای مختلف کشور، بهویژه در حوزۀ اقتصادی و وضع قوانین جدید در راستای عملیشدن این اهداف میدانست. راهسازی، بهعنوان پایه و اساس چرخۀ صنعتیشدن، و تولید و فروش، بهعنوان یکی از شاخصهای توسعه، مدنظر اندیشهگران و سیاستمداران قاجاری قرار داشت؛ بنابراین، نیاز به تخصص مهندسان اروپایی، استخدام آلبرت کاستگرخان از اتریش را برای استفاده در بخش راه شوسه و راهآهن بهدنبال داشت. بررسی برنامهها و اقدامات کاستگرخان[1]، مهندس اتریشی در توسعۀ خطوط ارتباطی در ایران دورۀ قاجار هدف این مقاله است. روش / رویکرد پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و براساس تحلیل اسناد و مدارک آرشیوی انجام شدهاست. یافتهها و نتیجهگیری: در جریان مذاکرات نمایندگان ایران در اروپا، در فاصلۀ سالهای 1270-1280ق/ 1853-1863م مذاکراتی با گروهی از مهندسان جادهسازی و راهآهنسازی انجام شد تا از آنها بهعنوان پیشرو در مهندسی فنی استفاده شود. درنتیجه مسیو آلبرت کاستگر از اتریش و بارون دونرمان[2] از فرانسه استخدام و راهی ایران شدند. آلبرت کاستگر با سفر به نقاط گوناگون ایران و جمعآوری اطلاعاتی مهم، سیاستهای کلی راهسازی دولت ایران را ترسیم کرد و در اختیار دولت قاجار قرار داد. میتوان او را پایهگذار مهندسی راه در ایران دانست. کاستگرخان راههای شوسۀ تهران-کرمانشاه، تهران-آمل و مشهد-قوچان را ساخت و طرحهای راهآهن و سدسازیهای گوناگونی به دولت ناصرالدینشاه پیشنهاد داد. اقدامات کاستگرخان ناکام ماند و وقتی او ایران را ترک میکرد، جادههای کشور وضعیت مناسبتری نداشت. نظام سیاسی کهنۀ ایران، مشکلات امنیتی از جانب روسیه و انگلستان و قدرتهای داخلی، اقتصاد دولتی، و فساد دیوانی از عوامل این ناکامی بود. 1. General Gasteiger-Khan 2. Baron de Norman
هدف: تبیین احیای سنتها و آداب سندپردازی صفوی در فرمانهای صادرشده ازسوی جانشینان نادرشاه بهعنوان یکی از موارد واکنش آنان به مقابلۀ نادرشاه با یادمانهای صفوی. روش/ رویکرد پژوهش: دادهها از اسناد آرشیوی و منابع کتابخانهای استخراج شدهاست. یافتهها و نتیجهگیری: نادرشاه افشار همواره در طول دوران قدرت خود با مشکل خاطرۀ مشروعیت خاندان صفوی مواجه بود و بهطرق گوناگون میکوشید تا با این خاطره مقابله کند. به این منظور، او آداب و سنن اداری صفوی را کماثر و محو کرد. اما جانشینان او تلاش کردند تا برای همراهساختن افکار عمومی با خود، شعار بازگشت به الگوهای صفوی را سردهند. جنبهای از این بازگشت را در سنتهای تولید اسناد دیوانی میتوان مشاهده کرد. فرمانهای این جانشینان دربردارندۀ عناصر و الگوهای سندپردازی صفوی اعم از ممتازنویسی، تکرار سجع مُهرهای صفوی، احیای سنّت تولید نشان و بزرگداشت یاد و نام شاهان صفوی در متن اسناد است.
نقشهای که «حسینعلی معمار، تسلط کاشانی» در سال 1313 خورشیدی از باغ فین تهیه کرد یکی از نخستین مستندنگاریها دربارۀ این باغ است. تفسیر این سند علاوهبر تبیین جایگاه آن را در میان منابع مربوط به باغ فین، وضعیت باغ را در دورۀ پهلوی و پیشاز تعمیرات اخیر روشن میسازد. روش/ رویکرد پژوهش: دادههای این تحقیق از بررسی منابع مکتوب، اسناد و نامهها و دقت در نقشۀ مدنظر گردآوری شده است. یافتهها و نتیجهگیری: نقشۀ حسینعلی تسلط از باغ فین نقشۀ آسیبنگارانه است که بهسفارش ادارۀ مالیۀ کاشان برای برآورد مخارج تعمیرات باغ ترسیم شدهاست. این نقشه تأثیری فراگیر در شکلگیری سیمای متأخر باغ در سدۀ اخیر داشتهاست.