unavailable
unavailable
در طول تاریخ، ایران همواره مورد تهاجم دولتهای خارجی از جمله روسیه بوده است. همزمان با ورود نیروهای روسیه به ایران و راه اندازی کنسولگری در شهرهای شمالی از جمله رشت، تبریز و استرآباد، دامنه نفوذ خود را در ایران گسترش دادند. روسها در نقاط یاد شده، قدرت را در دست داشتند و در امور داخلی شهر دخالت میکردند. به طوری که قدرت واقعی در دست آنها بود و حتا گاهی حاکم شهر را خود انتخاب میکردند. بتدریج روسها در صدد تصرف املاک و زمینهای مردم برآمدند. آنها بسیاری از این املاک را خریداری یا اجاره میکردند؛ تا آن جا که بیشتر املاک مرغوب آن مناطق به تصرف شهروندان روسیه در آمده بود. تا جنگ جهانی اول، اداره روس ساز و کارهای لازم را برای تملک اراضی در آن مناطق، در پیش گرفته بود. اما با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، روند مزبور بسیار کند گردید و دست اندازی روسها به اراضی و سرزمینها، پایان پذیرفت. این مقاله، بر آن است تا به بررسی چگونگی مالکیت روسها و خرید و فروش اراضی به دست آنها در سه شهر رشت، تبریز و استرآباد در طی سال های 1318تا 1340 ق./1900 تا 1921 م. بپردازد و به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی، به تبیین جوانب مختلف این مساله بپردازد.
با مرگ نادرشاه و جنگهای جانشینی بعد از وی- که میان فرزندان، عموزادگان و برخی از سردارانش چون کریم خان زند، آزادخان افغان و محمدحسن خان قاجار روی داد- از تسلط حکومت مرکزی بر منطقه قفقاز کاسته شد و حکمرانان آن منطقه، با مشاهده ضعف و سستی در حاکمیت ایران و برای حفظ منافع خود، دم از استقلالطلبی زدند و برخی از ایشان، به سمت قدرت نوظهور شمالی یعنی روسیه کشیده شدند. در زمان فرمانروایی زندیان، بجز اعلام تابعیت صوری اشخاصی چون پناه خان جوانشیر و هراکلیوس- که آن هم در نتیجه لشکرکشی خان زند به آذربایجان برای مقابله با فتحعلی خان افشار صورت گرفت- تلاش دیگری برای اعاده حاکمیت ایران بر منطقه قفقاز صورت نگرفت و یا این که خان زند، به دلیل جنگ با دیگر سرداران نادری و مشکلاتی که در جنوب کشور داشت- توانایی لازم را در خود ندید تا در این زمینه به آن جامه عمل بپوشاند. با مرگ کریم خان و آغاز جنگ های پی در پی در میان سران ایل زند برای جانشینی وی، حاکمیت نیم بند و صوری ایران بر این منطقه، عملا پایان پذیرفت. در همان دوران روسها، موفق به تحتالحمایه کردن هراکلیوس دوم، حکمران گرجستان، بر اساس عهدنامه گیورگیوسک در سال 1198ق./ 1783م. شدند. با امضای آن عهدنامه در واپسین سالهای عمر سلسله زند، حکمران گرجستان نه تنها از پرداخت خراج مقرر به دربار ایران شانه خالی کرد، بلکه بهانههای لازم را برای مداخلههای بعدی روسها در دیگر مناطق قفقاز فراهم آورد. این پژوهش، با استفاده از روشی توصیفی و تحلیلی بر مبنای اسناد کتابخانهای، بر آن است تا علاوه بر ترسیم چگونگی اوضاع قفقاز در زمان حاکمیت خانهای زند بر بخش هایی از خاک ایران، به این سوال پاسخ دهد که منطقه قفقاز و بویژه قفقاز جنوبی، چه جایگاهی در منش سیاسی کریم خان و دیگر خانهای زند داشته است.
در خلال بین سالهای 1324ق./ 1907م. تا 1337ق./ 1919م. طغیانی در منطقه مرکزی ایران با مرکزیت کاشان به وجود آمد. سردسته طغیانگران، نایب حسین کاشی و پسرش ماشاءاله خان بودند. محدوده جغرافیایی این طغیان، از جنوب قم تا یزد و از مورچه خورت تا حوالی طبس را شامل میشد. پارهای علل و عوامل، باعث بروز و ادامه طغیان نایبیان در این محدوده گردید. علل و عوامل محلی، ملی و فراملی، باعث شد که طغیانی با این وسعت شکل بگیرد و سالهای متمادی ادامه یابد. این نوشته، به دنبال شرح و بسط این علل و عوامل است. در عوامل محلی به موقعیت طبیعی منطقه کاشان و اختلاف و دودستگی اهالی کاشان، شگردهای نایبیان، حکام کاشان و ناکارآمدی ادارات محلی میپردازد. در عوامل ملی، از آمد و شد پیاپی کابینهها، فقدان ارتش، کمبود بودجه و تشکیلات نامتمرکز وزارت مالیه، فساد مرکزنشینان و تباهی نیروهای اعزامی از مرکز و نایب، اهرمی برای فشار به مشروطه خواهان مطرح شده و سیاست خارجی انگلستان در قبال ایران، تلگرافخانه انگلیس و نایبیان، جنگ جهانی اول و بیکاری، به عنوان عوامل فراملی بروز و ادامه طغیان نایبیان، بحث شده است.
در این مقاله، به بررسی ویژگیهای بصری روزنامههای قاجار و تطبیق این ویژگیها در دو دوره چاپ سنگی و سربی پرداخته شده است تا از این طریق، بتوان به تاثیرگذاری نوع چاپ در گرافیک این آثار پی برد. در این راستا، با بررسی نمونههای موجود در کتابخانه ملی و مرکز دایره المعارف، تعداد 60 عنوان از روزنامههای عصر قاجار، با معیار مدت زمان انتشار و همچنین نزدیکی با معیارهای مقبول امروزی در گرافیک مطبوعاتی، مطالعه شده است. تحلیل محتوا، روش مورد نظر در این پژوهش برای گرفتن نتایج معتبر و تکرارپذیر از طرحهای منتخب میباشد. روش تحقیق به صورت طرح پرسشنامه به روش تحلیل محتوا، شامل بررسیهای مختلف از زوایای چگونگی محتوا، ساختار، تصویر، نوشتار، جدول، خط کشی، راستا و بافت بوده است. معیار ترتیب این عنوانها، با توجه به عنوان مقاله (بررسی ویژگیهای بصری ...) شکل گرفته است و اهمیت این موارد، از آن روست که شناخت آنها، شکل دهنده و پایه و اساس گرافیک مطبوعاتی امروز بوده است. استنتاج دادههای پرسشنامه، از طریق ماتریس بوده است. در آخر، علاوه بر شناخت مستند ویژگیهای بصری اولین روزنامهها در ایران، این نتیجه حاصل شد که نوع چاپ (سنگی و سربی) در گرافیک روزنامهها تاثیرگذار بوده است. جایگزین شدن دستگاه چاپ سربی به جای امکانات چاپ سنگی، باعث شد تا کم تر شاهد حضور عناصر زیبایی و تزئینی، طراحی حروف خلاقانه در تیتر، متن و سرلوحه، استفاده از نوشته در جهات مختلف و کاربرد تصویر باشیم. ولی در عین حال با طرح بندی مستحکمتر، قانونمندتر و فضای تنفس بهتر نسبت به نمونههای سنگی مواجه هستیم.
هدف از پژوهش حاضر، تبیین شیوه تنظیم اسناد آرشیوی و به کارگیری دو اصل پاسداشت منشا و حفظ نظم نخستین در آرشیو ملی ایران است. دادههای پژوهش، با استفاده از روش پیمایش تحلیلی و ابزار مصاحبه، گردآوری شد. جامعه آماری مورد بررسی، متشکل از کارشناسان اداره تنظیم و پردازش آرشیو ملی ایران و دفترهای راهنمایی میباشد که برای کاربران در سالهای 1350-1370 تدوین شده است. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که در آرشیو ملی ایران از بدو تاسیس تاکنون، کار "تنظیم" برابر با "طبقهبندی" اسناد درنظر گرفته شده، و اصل "پاسداشت منشا" رعایت شده است. گرچه کارشناسان تنظیم و توصیف، درجهت "حفظ نظم نخستین" در سطح پرونده تلاش کردهاند؛ تاکنون هیچ تلاشی برای حفظ نظم نخستین در سطوح بالاتر تنظیم و توصیف صورت نگرفته است. در پایان، پیشنهادهایی بر اساس یافتههای پژوهش، ارایه شده است.
مقاله حاضر، بحثی درباره مدیریت اسناد الکترونیکی و سامانههای موجود در این حوزه است و به صورت پیش در آمد، تعریفهایی را که در فهم بهتر موضوع موثر است ارایه مینماید و از آن میان میتوان رابطه بین فعالیتهای کاری در هر سازمان، تعریف پیشینه، پیشینههای دولتی، تعریف ردیف اسناد و اجزای تشکیل دهنده سند را، نام برد.
در چند دهه اخیر تغییرات اجتماعی و تغییرات مربوط به فناوری، کار مدیران و به طرز مشابهی نحوه توسعه، کارکرد و روابط درونی و بیرونی سازمانها را تحت تاثیر قرار داده است و به دنبال این تغییرات، واقعیتهای جدیدی در سازمانها و نظریات سازمانی جدید مطرح ساخته و یا بر اهمیت برخی از مفاهیم قدیمی افزوده است؛ که افزایش آگاهی درباره این واقعیتها و مفاهیم و به کارگیری آنها در سازمان، تاثیر بسزایی در پیشبرد امور خواهد داشت. در این نگارش، در حالت کلی از این واقعیتهای جدید با نام "اساس موفقیت سازمانی" یاد میشود و سعی بر این است که به چند نمونه از این مفاهیم اشاره شود و تاثیر و جایگاه آن در سازمانها به طور کل، و در سازمان آرشیو به طور خاص، مورد بررسی قرار گیرد.